روحانیت شیعه، همیشه ملجأ و همراه و همدرد مردم بوده است. آبروی هزارساله روحانیت، باعث شد تا حضرت امام خمینی (ره) بتوانند با رهبری داهیانه خود، انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند. البته روحانیت یا به تعبیری نهاد دین، آنقدر مشکّک و مدرّج است که به راحتی نمیتوان حکم کلّی درباره آن صادر کرد. از ولیّ معظّم فقیه تا مراجع عظام و امامان جمعه و نمایندگان رهبر انقلاب در نهادهای انقلابی و نظامی و تا مبلّغان امین در مدارس و روحانیت فعال در دانشگاهها و مولّفان و مدرّسان حوزه و دانشگاه و قضات و وکلا و امامان جماعت و مبلّغان، همه در سلک روحانیت، شمرده میشوند و طبیعی است کارکرد هر کدام از این طیفها متفاوت باشد.
یقیناً عوامل مختلفی در تأثیرگذاری هر کدام از این طیفها تأثیرگذار است و ممکن است یک امام جمعه در یک منطقه موفق باشد و الهامبخش و امام جمعه دیگری به آن حدّ مقبول نباشد.
در همین دفاع مقدّس دوازده روزه، نقش روحانیت بسیار درخشان بود و توانست در تقویت روحیه مردم و غمگساری با آنان، کارنامه خوبی را رقم بزند.
از همه بالاتر و والاتر رهبر معظم انقلاب بودند که به اقرار دوست و دشمن، در انسجامبخشی ملّی و فرماندهی میدان و جامعه بسیار موفّق عمل کردند.
در مقایسه جایگاه روحانیت امروز با گذشته باید دو نکته را در نظر داشت: طبیعی است که املای نانوشته، غلط نداشته باشد. حضور میدانی روحانیت در جایگاه های مورد نیاز جامعه و حاکمیت از یک سو و تراز نبودن رفتار و عملکرد برخی از روحانیان از سویی دیگر میتواند دلزدگیهایی را ایجاد کند.
علاوه بر این، جنگ شناختی دشمن به روحانیت را که همچون سدّی در برابر نقشههای آنها ایستاده است نباید از نظر دور داشت. شاید بیش از همه اقشار جامعه، شایعهپراکنی، تهمت زدن و بزرگ کردن خطاهای موردی و تسرّی آن به کلّ نهاد روحانیت و کتمان کردن خدمات روحانیت اصیل انقلابی، نسبت به این قشر خدوم وجود دارد.
به نظرم باید برای ارزیابی روحانیت در مقوله مبارزه با فساد و تبعیض و آسیبهای اجتماعی، شاخصهایی را تعریف کرد تا قضاوت منصفانه بتوان داشت. فریادهای امامان جمعه و منبریها نسبت به فساد و همچنین حضور مطالبهگرانهی طلّاب جوان در میدان حقیقی و فضای مجازی بارها مشاهده شده است.
شاید بتوان گفت به آن میزان که از زبان و قلم روحانیت، مطالبهگری و نهی از منکر اجتماعی صادر میگردد از بقیه اقشار و نخبگان سیاسی و اجتماعی کمتر دیده میشود.
برخی گلایههای متعدّدی که مراجع عظام تقلید و جامعه مدرسین حوزه در دیدار با سران قوا و کارگزاران نظام نسبت به مشکلات مردم و ناکارآمدیها داشته اند، در رسانهها منتشر میگردد.
البته در این زمینه، عقلانیتی از سوی بزرگان و عموم روحانیت به کار گرفته میشود تا خدای ناکرده مطالبه آنها باعث ناامیدی مردم نباشد.
روحانیت خود را مخاطب اصلی این فرمایش امیرالمومنین (علیه السلام) میداند:
«و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ»
خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده رضایت ندهند.
اما خود امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در پیگیری عدالت و مقابله با ظلم و تبعیض، رعایت مصالح عالیه را مینمود.
حوزه امروز، باید خود را به شرایط معاصر، بروز نگه دارد. فلذا طبیعی است که کار تشکیلاتی و تقسم کار در آن انجام شود. و البته هر زمان خطر روزمرگی در انتظار نهادها و سازمانهای اینچنینی است. امروزه بیشترین نقدها به حوزه و نظام تحصیلی و تبلیغی آن از سوی بزرگان حوزه همچون رهبر معظم انقلاب و در بدنه حوزه در جریان است. همچنین است نقدهای متعدّدی که در جلسات آسیبشناسی نهاد روحانیت انجام میگیرد.
بسیاری از علما و بزرگان بر این باورند که مأموریتهای ذاتی حوزه آنقدر فراوان است و آنچنان فضای کار طلبگی و عالمانه، عطشناک حضور علما است که تا حدّ ممکن باید از حضور در مناصب حکومتی که قابلیت سپردن به غیر طلبه و روحانی دارد پرهیز کرد.
حضور باانگیزه طلاب جدید که با وجود همه مشکلات و موانع و تبلیغات منفی، این مسیر نورانی را انتخاب میکنند و برنامهریزیهای دقیقی که از سوی نخبگان حوزوی، در حال انجام است و طراحی بیش از ۴۰۰ رشته تخصصی و استعدادیابیهایی که انجام میشود نوید آینده بسیار روشن را برای حوزه و نهاد روحانیت میدهد.
از دغدغههای دیرین رهبر معظم انقلاب، رشد کیفی حوزه در زمینههای علمی و اجتماعی و سیاسی بوده است. امروزه با برنامهریزیهایی که در ستاد حوزه و در صف و در مدارس علمیه دیده میشود، اتفاقات خوبی در حال رقم خوردن است. البته سرعت این تحوّل، آنطور که مدّ نظر رهبر انقلاب است نمیباشد.
تنوّع مسئولیتهای حوزه و روحانیت نسبت به نظام و جامعه در زمینههای مختلف تولید علم، تبلیغ، قضاوت، تحقیق و پژوهش و حلّ مسائل اجتماعی، حضور میدانی در عرصههای خدمترسانی و محرومیّتزدایی از یک سو و کمبود نیروی انسانی مورد نیاز از سویی دیگر یکی از عواملی است که باعث کندی این حرکت تحوّلی و به انجام رساندن مأموریتها شده است.
سرانه طلاب در حال تحصیل نسبت به سرانه تخصیصی دانشجویان از بودجه عمومی کشور اصلا قابل مقایسه نیست. اما ماموریتهای فراوانی باید از سویی طلاب و روحانیت به انجام برسد. البته همیشه روحانیت و حوزه های علمیه وابسته به مردم بوده اند اما در زمانی که خدمات متعدد علمی و اجتماعی به جامعه عرضه میشود سزاوار است پشتیبانی ویژه ای از این قشر انجام گیرد.
به نظر میرسد بسیاری از مصارف اوقاف، که بحق باید به توسعه کیفی و کمی نهاد دین و حوزه بیانجامد در مسیر دیگری که البته آن هم لازم است مصرف میگردد و این نیازمند هماهنگی بیش از پیش حوزه و سازمان اوقاف است.
پس از طوفان الاقصی، بیداری و بینشی در عموم مردم جهان و بویژه جوانان و خاصّه جوانان ایران اسلامی ایجاد شده است. بسیاری از گزارههایی که قبلا باید با زحمت فراوان به ذهنها وارد میشد الان برای همگان بدیهی است. اهمیت و ضرورت مقاومت، خوی وحشیانه تمدّن غربی که متبلور در ترامپ و نتانیاهو و سران کشورهای اروپایی دنبالهرو ایشان شده است برای همگان واضح شده است. ابطال شعارهایی همچون نه غزه نه لبنان و فریبکارانه بودن سردادن شعار زن زندگی آزادی از سوی نتانیاهو بعد از به شهادت رسیدن زنان و کودکان به اثبات رسیده است.
امروزه باید از این نعمت، استفاده کرد و اولا مانع فراموشی آن شد و از سویی دیگر با بهرهگیری از این نیرو، تلاش برای قطع شریانهای رژیم صهیونیستی و تسریع در نابودی آن کرد و همزمان فرآیند اخراج استعمارگران از منطقه را جلو برد.
دیدگاهتان را بنویسید